جدول جو
جدول جو

معنی ده طاوس - جستجوی لغت در جدول جو

ده طاوس
(دِهْ وو)
ده طاووس. دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 7هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان. سکنۀ آن 200 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِهْ وو)
دهی است از دهستان سربندپایین بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 16هزارگزی جنوب باختری آستانه دارای 830 تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه تأمین می شود. از طریق گردنۀ ظهیرآباد اتومبیل می رود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دَهْ)
کفش چوبی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ده سهش (سهش حس فرهنگ پهلوی) که پنج نمایی (ظاهری) و پنج نهانی (باطنی) است پنج حس ظاهری و پنج حس باطنی
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی شیرینی. طرز تهیه. - یک کیلو و نیم شکر را مانند شربت جوشانده و بقوام آورده همینکه بسفتی خمیر سنگک شد نیم کیلو مغز پسته بو داده و خرد کرده بان علاوه کرده قدری گلاب زده خوب بهم مخلوط کنند. سپس کف سینی را مغز پسته ساییده ریخته مایه را روی آن میریزند و با قاشق چرب یا یاوردنه چرب پهن کنند. بعد دو ملاقه شربت قوام آمده را روی آن میریزند و مغز پسته درشت روی آن می پاشند و پس از سرد شدن بشکل لوزی میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده تاس
تصویر ده تاس
کفش چوبی
فرهنگ لغت هوشیار
نام مکانی در جنوب التپه ی بهشهر، نام مکانی در بالاجاده.، آبی که با تفاله ی غوره آمیخته شود تا ترشی به جامانده در آن.، آبیاری دوم زمین
فرهنگ گویش مازندرانی